جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

آيا او با ماست؟


حتما خيلي ها مشروح مصاحبه بهمن كلباسي خبرنگار زبده بي بي سي فارسي با باراك اوباما را كه بارها از ديروز در تلويزيون و راديوي فارسي بي بي سي پخش شده را ديده اند؛ اولين چيزي كه در اين مصاحبه مورد اشاره قرار گرفت سخنان احمدي نژاد درباره حوادث يازدهم سپتامبر بود كه ازنظر بسياري از تحليل گران يكي از انگيزه هاي اصلي اين مصاحبه هم همين بود؛ ولي به نظر نگارنده انگيزه اي فراتر از پاسخ دادن به سخنان نسنجيده و پوپوليستي احمدي نژاد پشت اين گفتگو بود، براي نمونه بر خلاف پيام نوروزي دوسال پيش اوباما كه در آن سعي شده بود دولت وملت ايران باهم مورد خطاب قراربگيرند تا بدين طريق اين پيام را به گوش حاكمان ايران برسانند كه دولت جديد آمريكا برخلاف دولت پيشين، آنان را به عنوان نمايندگان ملت ايران به رسميت مي شناسند؛ در اين مصاحبه اما لحن رييس جمهور آمريكا كاملا متفاوت بود براي مثال در مورد واكنش ملت ايران نسبت به حادثه يازده سپتامبر گفت: "آن زمان عده ای [در ایران] شمع به دست شب زنده داری کردند، احساسات انساندوستی که در ایران ابراز شد شدت اختلاف بین عملکرد رهبری و رژیم ایران از یک سو و اکثریت مردم ایران را از سوی دیگر نشان می دهد. اکثریتی که نسبت به این مسایل با احترام و تعقل فکر می کنند."
اينجا سوالي براي شنونده پيش مي آيد كه آيا جناب پرزيدنت 2سال پيش ازاختلاف بين رهبري رژيم و اكثريت مردم ايران بي خبر بودند و اكنون به اين نكته پي برده اند؟ سخن من با كساني است كه سال گذشته ساده لوحانه شعار "اوباما يا با اونا يا با ما" سر مي دادندولابد اكنون اين تغيير را نتيجه آن شعار و پيروزي براي خود مي دانند. به جرأت مي توان گفت كه هيچ سياستمداري در دنيا دقدقه حقوق بشر يا آزادي مردم ممالك ديگر را ندارد و تايين كننده خط و مشي ديپلماتيك و روابط حكومت ها در درجه اول منافع ملي و بعد منافع حزبي است، براي مثال سينه زدن و خودكشي اخوندها براي مظلومان! فلسطين و لبنان هم از همين نوع هواداريهاست با اين تفاوت كه اينجا منافع گروه حاكم ارجح بر هر منفعت ملي وحتي ديني است.
در مورد اوباما هم وقتي كه منافعشان اقتضا مي كرد ملت ايران را سينه چاك ولايت خواند و امروز اوضاع سياسي داخل و خارج آمريكا به گونه اي تغيير كرده كه بايد ملت را از حكومت جدا دانست.
اوباما ديروز عصبي بود اين را ميشد از چهره اش و لحنش فهميد چرا كه به نظر مي رسد او تنها بازنده همه حوادث اخير است، ديروز احمدي نژاد پيروز شده بود چون به ظن خودش صحبت هاي او بود كه اوباما را عصبي كرده بود در حدي كه مصاحبه اي صرفا براي پاسخگويي به او ترتيب داده بود و بعد از آن همه نامه بي پاسخ چه چيزي از اين لذت بخش تر! ديروز جنبش سبز پيروز شده بود چون به ظن خودش شعارها و آكسيون هاي خياباني جواب داده بود و اوباما صرفا براي اينكه به آنها بگويد من با شما هستم مصاحبه اي ترتيب داده بود، ديروز مجاهدين پيروز شده بودند چون عده زيادي از هموطنان را توانسته بودند براي تظاهرات عليه حضور احمدي نژاد به نيويورك بياورند، ديروز حكومت ايران پيروز شد چون صدا و سيما نشان داد عليرغم تمامي تبليغات منافقان و صهيونيست ها فقط 20-30 نفر هم جنس باز عليه احمدي نژاد شعار دادند و ديروز دست راستي هاي آمريكا پيروز شدند چرا كه ثابت شد مذاكره با آدمي كه اينگونه در صحن سازمان ملل درفشاني مي كند عاقلانه نيست، تنها شكست خورده اين بازي اوباماست كه به قول خودش هزينه سياسي متحمل شده و حال تنها اميد برنده جايزه صلح نوبل ملت ايران است تا بر اثر فشار تحريم ها كاري كه دولت آمريكا با آن بودجه هاي سرسام آور نظامي از انجام آن بيم فراوان دارد را به سرانجام برسانند....